اتحاد کارگرى عليه بيکارى
گفتگو با محمود احمدى و احمد بابائى در باره تجربه عليه بيکارى

بيکارى در ايران بيداد ميکند. ارتش بيکارى هر روز فربه تر ميشود. موقعيت اقتصادى و سياسى جمهورى اسلامى هيچ چشم اندازى براى جذب بيکاران در بازار کار نمى گشايد. سازماندهى اردوى بيکارى بعنوان بخشى از طبقه کارگر٬ به سوالى عملى و فورى براى جنبش طبقه ما تبديل شده است. در اين گفتگو با دو تن از فعالين پروژه "اتحاد کارگرى عليه بيکارى" بعد از انقلاب ۵٧ گفتگو ميکنيم.

يک دنياى بهتر: "عليه بيکارى" چه بود و چگونه تشکيل شد؟ چه مدت فعاليت داشت و مبانى سياست اش چه بود؟

محمود احمدى: علیه بیکاری نشریه ای‌ بود که از طرف "کمیته ایجاد اتحاد کارگری بر علیه بیکاری" منتشر میشد و هدفش را سازماندهی کارگران بیکار و شاغل برای بوجود آوردن تشکل "اتحاد کارگری بر علیه بیکاری" و مبارزه بر علیه بیکاری تعریف کرده بود. این نشریه بدنبال تحصن کارگرن بیکار در وزارت کار در فروردین ۵۸ و با جمع بندی از آن تحصن در اواسط ۵۸ شروع به انتشار کرد. و تا سال ۶۰ که رژیم جنایتکار اسلامی به انقلاب وحشیانه یورش برد و پیشبرد هر گونه فعالیت و سازماندهی علنی با اعدام و زندان پاسخ میگرفت تا ۱۲- ۱۳ شماره منتشر شد. اما به علت عدم امکان فعالیت علنی در آن شرایط سیاسی روز ایران انتشارش متوقف شد!

جمع اولیه "کمیته ایجاد اتحاد کارگری بر علیه بیکاری" ۲ نفر بود. خسرو داور و من. بعد از انتشار چند شماره از نشریه علیه بیکاری، سهند که به اتحاد مبارزان کمونیست تغییر نام داده بود نیروی ویژه ای‌ را به این پروژه اختصاص داد! رفیق جان باخته جواد قاعدی به همراه یکی‌ دیگر از اعضای اتحاد مبارزان کمونیست در کنار خسرو داور، کمیته ایجاد جدید را تشکیل دادند و من بعنوان یکی‌ از فعالین عملی در این عرصه در کمیته‌های تبلیغی و سازماندهی علیه بیکاری سازمان یافتم.

مبانی سیاست و اهداف علیه بیکاری در پلاتفرم علیه بیکاری منعکس بود. این پلاتفرم بر محورهای زیر اتکا داشت:

١- منشأ و مسبب بیکاری، فقر، و گرسنگی نظام سرمایه داری است.
۲- از بین بردن ریشه ای‌ و نهایی بیکاری، فقر، و گرسنگی منوط به از بین رفتن نظام استثمارگر سرمایه داری است. و بجای نظام کارمزدی، باید نظامی که در آن هدف فعالیت اقتصادی رفع نیازمندیهای گسترده مردم و رفاه هر چه بیشتر همه انسانها است٬ جایگزین شود.
۳-  پرداخت بیمه بیکار مکفی برای همه افراد آماده بکار بالای ۱۶ سال تا زمانیکه بیکار هستند.
۴- اتحاد کارگران شاغل و بیکار مناسبترین و موثرترین ظرف تشکیلاتی کارگران در مبارزه بر علیه بیکاری است.

با نگاهی کوتاه به اوضاع سیاسی ایران، موقعیت چپ، شیوه برخورد این چپ به دولت موقت اسلامی، مبانی سیاسی و تاکتیک‌ها و روشهای آن در سالهای ۵۸ به تفاوتها و مبانی کمونیستی که بر این پلاتفرم حاکم بود پی‌ میبریم. دولت و حکومتی که سعی‌ میکرد با زبان انقلاب سخن بگوید. خود را یک حکومت ضد امپریالیست و ضد سرمایه داری جا بزند! از نظرش مورچه هم کارگر است. شعار میدهد آب و برق را مجانی میکنیم! کارخانه‌ها و صنایع وابسته را ملی خواهم کرد! و چپی که کارگران را به پشتیبانی مشروط و یا بدون قید شرط از "خرده بورژوازی ضد امپریالیست" در دولت فرا میخواند!! به بورژوازی ملی و صنایع ملی اعتقاد داشت! بیکاری را ناشی‌ از وابستگی نظام سرمایه داری میدید و راه حل آنرا نیز در اقتصاد ملی و "عدم وابسته" موکول میکرد! انتشار پلاتفرمی در نقد کلیت نظام سرمایه داری که در آن از نظام بعنوان مسبب و باعث بانی بیکاری بگوید و راه دنبال نهایی و قطعی بیکاری را سوسیالیسم بداند در آن شرایط از طرف یک جریان چند نفره در تقابل با خیل عظیم جریانات چپ پوپولیست، به یک انقلاب و حمله به مبانی نظری، سیاسی و سازماندهی چپ پوپولیست شبیه بود! تعرضی با بلند کردن پرچم و کمونیسم مارکسی در عرصه سازماندهی جنبش کارگری به کمونیسم بورژوایی!
 
يک دنياى بهتر: آيا "اتحاد کارگرى عليه بيکارى" مختص بخش بيکار طبقه بود و يا بخشهاى شاغل در آن دخالت داشتند؟ اين دخالت چه سطحى داشت و چگونه بود؟ فعاليتهاى اين تشکل چه بودند؟

احمد بابائى: اتحاد کارگری علیه بیکاری متشکل از کارگران شاغل و بیکار بود. بطور مثال خود من در این تشکل در کارخانه کار میکردم و چند تن از رفقای کارگر هم بیکار بودند که عضو این تشکل بودند. کلیه تصمیم گیریها و اقدامات در این جمع بیان میشد و تصمیمات جمعی گرفته و اجرا میشد. این امر حسن اش این بود که تجربیات و نیازهای دو طرف چه به عنوان کارگر بیکار و چه شاغل در این ظرف تشکیلاتی بیان میشد و بر اساس این تجربیات شیوه های گوناگون اقدامات بر اساس موقعيت آنروز تصمیم گیری میشد.

بعد از هر جلسه و تصمیم گیری مشخص میشد که مثلا مطلبی و یا اطلاعیه ای نوشته و در آنزمان نشریه به نام "علیه بیکاری" چاپ میشد که یکی از فعالیتهای ما توزيع این نشریه در محلات کارگری و یا در مقابل درب کارخانجات که عمدتا در جاده مخصوص و قدیم کرج بود پخش میشد. همچنین در میادین بزرگ شهر کرج و تهران که محل تجمع کارگران برای یافتن کار بود این نشریه را پخش میکردیم. معمولا در بین ما کسی که شاغل بود در مناطقى که محل تجمع کارگران بیکار بود وظیفه پخش نشریه را بعهده میگرفت و بلعکس فرد بیکار در محل کارخانه می برد. یکی از اهداف ما در این قسمت حمایت کارگران شاغل از کارگران بیکار و کسی که بیکار بود با همصحبتی با کارگران شاغل نیاز وهمبستگی این بخش از کارگران از بیکاران را توضيح میداد.

يک دنياى بهتر: شما يکى از فعالين اين تشکل بوديد. در شرايط امروز چگونه ميتوان به اين تجربه رجوع کرد؟ کدام چهارچوبها و مبانى هنوز معتبر و راهگشا هستند؟ آيا نقدى هم به روش کار و محدوديتهاى اين پروژه داريد؟

محمود احمدی: علیه بیکاری مهر اوضاع و شرایط سیاسی سالهای ۵۸ تا ۶۰ جامعه ایران را بر خود داشت. در یک سو دولت ارتجاعی ای قرار دارد که تلاش میکند به زبان انقلاب سخن بگوید و با اتکا به انقلاب و ارگانهای "انقلابی" انقلاب مردم و کارگران را برای یک زندگی بهتر، رفاه و آزادی در هم کوبیده، سرکوب کرده و ارتجاع را مستقر نماید. در سوی دیگر مردم و کارگرانی قرار دارند که تلاش دارند تا انقلاب را بسط داده، از دستاوردهای انقلابشان دفاع کرده و حاکمیت خود را مستقر نمایند. در چنین شرایطی کارگران و احزاب کمونیست در حال ساختن و پایه گذاری تشکلات شورایی و ارگانهای مستقل کارگری بودند که هم از منافع اقتصادی کارگران دفاع نموده و هم ارگان حاکمیت مستقل کارگران برای قدرت سیاسی باشد. مشخصه آن دوران باز بودن قدرت سیاسی و جنگ دو اردو برای تسخیر قدرت سیاسی است. اردوی سرمایه با اتکا به حکومت اسلامی تلاش دارد تا انقلاب مردم را سرکوب نماید و اردوى انقلاب تلاش دارد تا انقلاب را به پیش برده و از انقلاب دفاع کند! ۳۰ خرداد ۶۰ پایان این جنگ برای سرکوب انقلاب ۵۷ است!

پلاتفرم و سبک کار علیه بیکاری مهر فعالیتهای یک تشکل علنی را که در دوران انقلابی فعالیت میکند با خود حمل میکند! این پلاتفرم و تشکل، تشکل و پلاتفرم کمونیستهایی است که در عرصه بیکاری فعالند! بیکاری را زائیده و ناشی‌ از نظام سرمایه داری میدانند و راه حل نهایی آنرا سوسیالیسم! این پلاتفرم میتوانست در دورانی که کارگران کمونیست مشغول سازماندهی ارگانهای توده ای‌ و شوراها، و کنترل کارخانه‌ها بودند و سهم خود را از قدرت سیاسی میخواستند٬ برای یک تشکل علنی که بر علیه بیکاری مبارزه میکند و سازمان میدهد٬ معتبر باشد. اما در شرایط متفاوت سیاسی- اجتماعی امروز که رژیم جنایتکار اسلامی هر گونه فعالیت علنی گسترده را با زندان و شکنجه پاسخ میدهد و امکان فعالیت سازمانها  و تشکلات علنی کارگری بسیار محدود است٬ نمیتواند پاسخگوی این شرایط سیاسی باشد.

از نظر سبک کار و شکل سازماندهی علیه بیکاری، نقد به آن نوع سبک کار و شکل سازماندهی وارد است. کمیته ایجاد علیه بیکاری متشکل از فعالین و اعضاء اتحاد مبارزان کمونیست بود که آنها از فعالین و رهبران عملی جنبش بر علیه بیکاری نبودند. کمیته اتحاد کارگری بر علیه بیکاری از طرف کسانی تشکیل شده بود که از دل‌ جنبش بیکاری نیامده بودند. بلکه کمونیستهایی بودند که تلاش داشتند کارگرن بیکار و شاغل را در عرصه بیکاری سازمان دهند و اتحاد کارگری بر علیه بیکاری را از طریق نشریه در بین فعالین این عرصه تبلیغ کنند و آنها را به ضرورت ایجاد این تشکل واقف سازند. عدم تشکیل کمیته ایجاد از فعالین و رهبران عملی این عرصه، ضعف اساسی آن نوع سازماندهی بود. بقول منصور حکمت کمیته اتحاد کارگری علیه بیکاری، متشکل از کمونیستهایی بود که به ضرورت سازماندهی این جنبش رسیده بودند و برای این امر، کمیته ایجاد درست کرده و نشریه منتشر کردند. مثل یک جنبش شورایی که میخواهد یک شورای سراسری پایه گذاری کند٬ نبود.

يک دنياى بهتر: در همين دوره نشريه اى با نام "عليه بيکارى" منتشر ميشد. چرا شعار کليدى اين نشريه "اتحاد کارگرى عليه بيکارى" بود؟ کارگران در کارخانه هاى مختلف چه برخوردى با اين شعار داشتند؟

احمد بابائى: نشریه علیه بیکاری در واقع بیان و نظر و طرح نگاهی بود به یکی از مصائب جامعه سرمایه داری که برای سود بیشتر همیشه عده ای را از کار یعنی حق زندگی و معاش خود و خانواده اش را محروم و بیکار میکرد و این تهدید دایمی بود بالای سر کارگر. کارگر بیکار نیز نیروی آماده بکاری بود که سرمایه داران از آنها به عنوان ارتش ذخیره کارگری برای خاموش کردن اعتراضات کارگری و تهدید بخش شاغل استفاده میکردند. به همین منظور لازم و ضروری بود تا دو طرف این ارتش در یک جبهه واحد علیه تهدیدات سرمایه داری متحد و یکپارچه بشود. به همین منظور اتحاد کارگری میتوانست ظرفی متشکل از کارگران شاغل و بیکار جهت آمادگی و مقابله با این تهدیات باشد. من مثالی بزنم: بعد از هر باری که نشریه علیه بیکاری توسط رفقا در مقابل درب کارخانه و موقع سوار شدن کارگران به سرویس کارخانه جهت رفتن به خانه شان پخش میشد٬ بحث های داغ در میگرفت. بارها شاهد بودم که کارگران از این عمل حمایت میکردند.

يک دنياى بهتر: امروز بايد عليه بيکارى چه اقداماتى کرد و چه شعارهائى را در مرکز تبليغات قرار داد؟ از چه سياستهائى بايد پرهيز کرد؟

محمود احمدى: قبل از هر چیز باید در نظر داشت که بیکاری صرفا معضل بیکاران و یا قشر بیکار طبقه کارگر نیست! بیکاری معضل کل طبقه کارگر است و وجود ارتش ذخیره بیکار و خیل عظیم بیکاران، حمله ای‌ به سطح معیشت کل طبقه است. به این اعتبار مطالبات و سیاستهای ما در این عرصه نباید فقط کارگران بیکار را مورد خطاب قرار دهد بلکه باید کل طبقه کارگر را اعم از شاغل و بیکار را مورد خطاب قرار داد و متشکل و سازماندهی کرد. حزب اتحاد کمونیسم کارگری مطالبات زیرا برای مبارزه بر علیه بیکاری در دستور کار خود میدهد:

 ۱ : حداقل دستمزد رسمی بايد تضمين کننده يک زندگی مرفه و در خور شان انسان باشد.
۲:  بيمه بيکارى مکفى براى همه افراد آماده به کار بالای ١٦ سال. پرداخت بيمه بيکاری به کليه کسانيکه به علل جسمی توان اشتغال به کار را ندارند . پرداخت بيمه بازنشستگی مکفی براى زنان و مردان ٥٥ سال به بالا.
۳:  کاهش ساعت کار به حداکثر ٣٠ ساعت کار در هفته (٥ روز شش ساعته).
۴:  قرار گرفتن کليه کودکان و نوجوانان زير ١٦ سال که فاقد تامين معيشتی و رفاهی از طريق خانواده ميباشند تحت تکفل دولت.
۵ : ممنوعیت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان زیر ۱۶سال.

يک دنياى بهتر: شما بعنوان يکى از فعالين کارگرى و يکى از فعالين عليه بيکارى٬ در شرايط امروز چه توصيه اى براى سازماندهى بيکاران داريد؟ چه بايد کرد و از کجا بايد شروع کرد؟

احمد بابائى: من بین سالهای 58 تا 69 در کارخانه های مختلفی کارمیکردم. راستش در آنزمان شدت بیکاری و اعترضات کارگری و فقر و فلاکت به شدت و حدت الآن نبود. با این اوصاف استقبال از نشریه علیه بیکاری و شعار اتحاد کارگری علیه بیکاری بسیار خوب و وسیع بود. من مطمئنم در حال حاظر و با این توضیح که٬ گرچه به همان درجه که تهدیدات پلیسی وسیعتر شده به همان درجه نیز رشد جنبشهای کارگری و بیکاری و افزایش فقر٬ مطلوبیت این شعار را صد چندان بیشتر کرده است. هر روز عده ای از کار بیکار میشوند و آن عده ای هم که کار میکنند ماهها حقوقشان را دریافت نمیکنند. این معنی اش یعنی کار بدون اجر و مواجب. اتحاد کارگری علیه بیکاری میتواند ظرفی باشد تا به مقابله وسیع با این مصائب سرمایه داری و جمهوری اسلامی رفت. به نظر من برای تحقق بخشیدن و گرد آوردن کارگران بیکار پیش از هر چیز باید به محلات و مناطق کارگر نشین رفت. میتوان محلی را تعيین وهر چند وقت در این محل جمع شد. یا بهمراه خانوادها به پارک رفت و تصمیم گیریهای جمعی کرد. شرکت دادن همسران و خانواده های کارگران بسيار ضرورى و حياتى است و تجربه نشان داده که حمایتهای جمعی را ميتوانند جلب کند. میتوانند از مراکز مختلف کارگری اخبار و رویدادها را در میان بگذارند و کارهاى لازم را صورت دهند. هميشه بايد از جائى شروع کرد اما اگر اصل سياست و هدف روشن باشد وتوافق برسر آن باشد٬ آنوقت پيدا کردن نقطه شروع مشکل بزرگى نخواهد بود. *